یکشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۹۲

نامه سر گشاده به مریم رجوی از عزیزمان در کمپ لیبرتی بی خبریم .

نامه سر گشاده به مریم رجوی 
از عزیزمان در کمپ لیبرتی بی خبریم .
خانوم رجوی , من فائزه سجودی این نامه را از طرف اعضای خانواده بزرگم که از چنگال رژیم جمهوری اسلامی جان به در برده و از جور دیکتاتوری میهنمان در سراسر جهان پراکنده اند مینویسم .
ما خانوادهی از خانواده های به خون خفتگان دهه شصت و دشت خاورانیم ,چند نفر از اعضای این خانواده توسط رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی اعدام شده اند .
برادرم و فرزند عزیز این خانواده تا جای که میدانیم ساکن زندان لیبرتی می باشد ,سالهای زیادیست از وی بیخبریم ,آخرین تماس او با ما حدود ٤ سال قبل در رابطه با گرفتن ٣ وکیل برای هر فرد و در خواست پول بود که بعد از تماس فردی از سازمان او هم تماس گرفت و درخواست را تایید کرد ,بعد از ان هیچ گونه

خبری نداریم و حتا تماس های مکرر که میخواستیم از دریافت پولی که واریز شده بود مطمئن شویم بی جواب ماند .ما تا به امروز از اقدامات این وکلا بی خبریم .
با توجه به اخبار نگران کننده از عراق این بی خبری تمامی اعضای خانواده را رنج میدهد ,نمیدانیم آیا در بین مجروحان اشراف ,,لیبرتی میباشد ؟ بی خبری حق یک خانواده درد مند نیست ,ما نه وابسته به رژیم هستیم و نه در پی گردآوری خبر ,فقط و فقط میخواهیم از سلامتی عزیزمان در لیبرتی با خبر شویم ,ما خواهان تماس وی با خانواده هستیم و این خواسته زیادی نیست و حتا در رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی هم اکثر خانواده ها موفق به تماس و دیدار با عزیزانشان میشوند .
ما از شما میخواهیم که ما را از سلامتی ( محمد حسین سجودی ) با خبر نموده ,و امکان تماس وی را با خانواده فراهم نمایید ,به امید این که به این در خواست جوابی انسان دوستانه داده شود ,پیشاپیش برای فراهم کردن این امکان سپاس گزاریم .
فائزه سجودی از طرف خانواده سجودی :آدرس تماس fazi .sojodi @yahoo .com

Vind ik niet meer leuk · · 10 uur geleden
·

چهارشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۹۲

اجلاس دو روزهٴ شورای ملی مقاومت ايران

اجلاس دو روزهٴ شورای ملی مقاومت ايران

 اجلاس دو روزهٴ شورای ملی مقاومت در روزهای بيست و پنجم و بيست و ششم دی با حضور رئيس جمهور برگزيدهٴ شورا با سرود «ای ايران ای مرز پرگهر»، سرود رسمی شورای ملی مقاومت، افتتاح شد.

خانم رجوی ضمن خيرمقدم به اعضای حاضر در جلسه، سخنان خود را با گرمترين درودها به شهيدان راه آزادی، 4شهيد مجاهد خلق در چهارمين حمله موشکی به ليبرتی، 52 شهيد حماسه اشرف در 10شهريور، زندانيان سياسی اعدام شده در سراسر ميهن و شهيدان قيام روز عاشورا در ديماه سال 88 آغاز کرد.
او، در مروری کوتاه بر تحولات سياسی کشور، خاطرنشان کرد که 6ماه پس از نمايش انتخابات رياست جمهوری در رژيم ولايت فقيه، که اصحاب مماشات و مدافعان حفظ اين رژيم می خواستند آن را تحولی در جهت اعتدال و خروج اين رژيم ورشکسته از بحران قلمداد کنند، تزلزل و بحرانهای فزايندهٴ رژيم، به ويژه پس از تن دادن ناگزير به يک گام عقب نشينی در برنامه تسليحات اتمی، هم چنان بارز و آشکار است. فروپاشی اقتصاد کشور، تورم، بيکاری و شکستهای بزرگی نظير طرح يارانه ها و بحرانهای اجتماعی ناشی از آن، ديکتاتوری آخوندها را درهم می پيچد و رژيم ولايت فقيه در برابر اين بحرانها و در هراس از فوران قيامها، جز اعدامهای فزاينده، اعمال مجازاتهای ضدانسانی، تشديد سرکوب و انواع تبعيضها و تحميلهای ارتجاعی، به ويژه عليه مليتها و پيروان مذاهب و اديان مختلف، راهی نمی يابد.
خانم رجوی اضافه کرد: سير تحولات، نه تنها هيچ اعتباری برای دعاوی ميانه روی و خروج از بحران درموررد رژيم آخوندی باقی نگداشته، بلکه صورت مسألهٴ واقعی امروز ايران را- که همانا پيکار ملتی مقاوم برای سرنگونی استبداد مذهبی و استقرار آزادی و حاکميت مردم است- هرچه واضح ترمی کند.
رئيس جمهور برگزيده شورا برای دوران انتقال حاکميت به مردم ايران، آنگاه بر موقعيت و مسئوليت تاريخی شورای ملی مقاومت ايران و يکايک اعضا و حاميانش در اين شرايط حساس تأکيد کرد و سخنانش را با تجليل و قدردانی از هموطنان و حاميان مقاومت که در حماسه اعتصاب غذای 108روزه صفحه درخشان و فراموشی ناپذيری را در رويارويی با دشمن گشودند به پايان برد.

اجلاس شورای ملی مقاومت در بحثهای پيش از دستور و در دستور کار دو روزه خود رخدادهای سياسی داخلی و منطقه يی و بين المللی در فاصله سه ماهه پس از اجلاس قبلی در اواخر مهرماه را که از جمله شامل موارد زير بود، مورد بررسی قرار داد:
-بحران درونی هيأت حاکمه و پيامدهای شکست مهندسی خامنه ای در نمايش انتخابات رياست جمهوری رژيم و روی کارآمدن آخوند روحانی و تشديد جنگ و جدال باندهای حاکميت بر سر عقب نشينی ناگزير و از سر استيصال، از بمب سازی در توافقنامه ژنو؛
-رسواشدن سريع مهملات تکراری در مورد ميانه رو شدن رژيم قرون وسطايی آخوندها؛
- برملا شدن ابعاد ديگری از فساد فراگير نظام و چپاولهای ميلياردی، از جمله فضيحت 87ميليارد يورويی پولشويی و نقل و انتقال غيرقانونی ارز به ترکيه؛
-سرخوردگی و انزجار گسترده مردمی از دعاوی «اعتدال و تدبير و اميد» و وضعيت انفجاری در جامعهٴ چپاول شده و به ستوه آمده، که ارتجاع حاکم با صدها اعدام و برپاکردن چوبه های دار در ملأعام برای مهار آن تلاش می کند؛
- روند تحولات جاری در منطقه به ويژه در لبنان و سوريه، و به ويژه بالا گرفتن بحران در غرب عراق که سياستهای مداخله جويانه و مطامع رژيم ولايت فقيه در اين کشورها را در معرض تهديدهای جدی قرار داده است، و از هم گسستگی و فرو ريختن جبهه اش در منطقه،
- شروع کار دادگاه بين المللی ترور رفيق حريری در لاهه که متهمان آن سرکردگان حزب الله لبنان هستند. خامنه ای در آذرماه سال 1389 شخصاً عليه اين دادگاه موضع گرفت و از پيامدهای آن برای سياست صدور تروريسم و بنيادگرايی رژيم به شدت می ترسد.
اجلاس شورا همچنين کارزار مقاومت برای سرنگونی استبداد مذهبی و همچنين توطئه های جنايتکارانه و همه جانبه يی را -که اين ديکتاتوری تبهکار با صرف هزينه های گزاف و با کثيف ترين بند و بستها در منطقه و جهان، برای از ميان برداشتن تهديد اصلی موجوديت خود، يعنی مقاومت سازمان يافته و يگانه جايگزين دموکراتيک (شورای ملی مقاومت) پيگيری می کند، مورد بحث و بررسی قرارداد.
اعضای شورا تأکيد کردند که شعله های آتش حمله موشکی 5ديماه به ليبرتی با استفاده از دهها موشک طراحی شده برای کشتار جمعی و حمله به اشرف به وسيلهٴ حکومت دست نشاندهٴ مالکی در عراق در 10شهريور -که طبق تمامی تعاريف حقوقی و رأی دادگاه اسپانيا برای رسيدگی به آن، مصداق روشن جنايت عليه بشريت و جنايت عليه جامعه بين المللی است- عمق و دامنه هدف توطئه را به همگان نشان داد.
اجلاس شورا با قدردانی از انتشار گزارش بسيار ارزشمند و جامع و مستند ارتش آزاديبخش ملی ايران درباره حمله به اشرف، آن را تنها گزارش واقعی در اين باره توصيف کرد که به گفته خانم رجوی در سخنانش در مراسم گراميداشت شهيدان در 15 دی، به خوبی «نشان داد که مقاومت ايران نخستين خواستار و نخستين برنده هر تحقيق مستقل و جامع و شفاف (در اين باره) است». هم چنان که اين گزارش «يک روشنگری تاريخی دربارهٴ ضعف و ذلت حاکم بر سياست غرب و عهدشکنيهای شرم آور آنهاست».
در اجلاس شورا خاطرنشان شد که گزارش ارتش آزادی بخش، بادکنک قدرت نمايی و داعيه های ابلهانهٴ قدر قدرتی سرکردگان زهرخوردهٴ رژيم آخوندها، از جمله گزارش سرکرده نيروی تروريستی قدس به خبرگان ارتجاع و دعاوی جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران در تلويزيون رژيم را ترکاند. اين گزارش به دقت و به طور مستند نشان داد که حمله و گروگانگيری و اعدامهای جمعی در اشرف توسط حکومت دست نشانده عراق، چيزی جز کاربرد رذيلانه ترين و در عين حال بزدلانه ترين روشهای رايج در شکنجه گاههای رژيم در برابر زندانيان بی دفاع با به کار گرفتن خائنانی که به همدستی با جلاد کشانده می شوند، نبوده است. کما اينکه کارزار شيطان سازی و دروغپردازی رژيم ولايت، برای زمينه سازی، پيشبرد، و توجيه توطئه هايش عليه مقاومت، با همين روشها و همين گونه عوامل کارسازی می شود.
وقتی هم که چهرهٴ کريه خيانت در صحنهٴ کشتار روشن شد، مزدورانی که چهره سوخته و سياه و آيندهٴ تيره و تباه خود را، در آخر خط خيانت، در آينه نظام آدمکشان ديدند، چندی در حالت کمای سياسی فرو رفتند و سپس يک به يک به فرموده وزارت در يک کرهماهنگ، همه جنايتها را – به شيوه امام شيادان که می گفت خودشان خودشان را شکنجه می کنند و می کشند - به خود مجاهدين نسبت دادند!
يکی ديگر از ترفندهای رذيلانهٴ دشمن ضدبشری که تحت عنوان دلسوزی برای مجاهدان ليبرتی يا خانواده های آنان صورت می گيرد، علاوه بر انداختن تقصير منتقل نکردن مجاهدين به آمريکا و کشورهای اروپايی به گردن «رهبران» برای صاف کردن جادهٴ دستگيری و کشتار آنان، کسب اطلاع از نقاط دقيق اصابت موشکها و وضعيت مجروحان و مصدومان به طور مستقيم از طريق مأموران استخبارات عراق و به طور غيرمستقيم از طريق مزدوران رژيم تحت عناوين مختلف از قبيل «خانواده های مجاهدين» است. به اين طريق دشمن به اشکال مختلف، هم چنان که در اطلاعيهٴ کميسيون امنيت و ضدتروريسم شورا به تاريخ 13 دی 92 افشا شده است حريص جمع آوری اطلاعات در مورد نتايج جزيی و تاکتيکی حملات موشکی به منظور طراحی و ادامه جنايتهای بعدی و پيگيری هدفهای مشخص است.
دراين ميان، وضعيت دلسوزان به اصطلاح منتقد مقاومت به چنان درجه يی از فضيحت رسيده است که - لابد از فرط دلسوزی برای نظام- در معرفی عوامل رو سياه وزارت اطلاعات و جستجو گران مختصات ليبرتی بعد از حمله موشکی برای هدف گيريهای دقيق تر بعدی، خم به ابرو نمی آورند تا هيچ فرصتی در نقد مجاهدين وشورا، آن هم با رکيک ترين الفاظ و عناوين، از دست نرود!
به اينان بايد گفت در صورت امکان قبول زحمت نموده و مدتی با تغيير نقش، با مقاومت ”مخالفت“ و با رژيم و اطلاعات آخوندها ”نقد و انتقاد“ پيشه کنند تا همگان ببينند تفاوت ”منتقد دلسوز“ نظام با ”مخالف“ تشنه به خون مقاومت، درکجا و در چيست؟
تبهکاری و رسوايی مافيای جنايت، شقاوت و شناعت ولايت و مزدوران و همدستان و هم کيشان، البته فقط يک روی سکه است، روی ديگر سکه، هم چنان که در گزارش ارتش آزاديبخش درخشيد، اصالت و استواری مقاومتی است مستقل و آزاديخواه که در رويارويی با بدترين دشمن ايران و ايرانی و بزرگترين تهديد و خصومت عليه بشريت معاصر و محافل و حکومتهای پشتيبانش، و نيز در برابر نقض عهدها و خيانتهای زنجيره يی و بی پايان آنها، تکيه به مردم ايران و نيروی وجدان را برگزيده و راه رهايی ميهن از بيداد آخوندی را در پاکبازی و پايداری به هرقيمت يافته است.

دبيرخانة شورای ملی مقاومت ايران
 ماخذ
 http://www.mojahedin.org/news/132081/

دوشنبه، دی ۳۰، ۱۳۹۲

شنبه سی دیماه 1357 روز شمار دولت شاهپور بختیار. آزادی زندانیان سیاسی

موسی خیابانیروزشمار دولت بختيار – شنبه سی دی ماه ١٣٥٧ 

منبع
روزشمار دولت بختيار – شنبه سی دی ماه ١٣٥7

آيت الله خمينى گفت كه جمهوری اسلامی خود را در جنگ با اسراییل خواهد دانست. وى گفت كه اسراييل دشمن ملل اسلامى است. خمينى شرط آزادى بيان ماركسيست ها را توطئه نكردن عليه كشور دانست.
١٦٢ زندانی سیاسی امروز از زندان های مختلف کشور آزاد شدند. اکثر این زندانیان محکومین به حبس ابد بودند و به جرم عمليات مسلحانه زندانى شده بودند.
مسعود رجوی از رهبران سازمان مجاهدین خلق که در سال ١٣٥٠ به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده بود، پس از خارج شدن از زندان برای مردم سخنرانی کرد و آمادگی آزاد شدگان را برای ادامه مبارزه اعلام داشت.
مسعود رجوی و موسی خیابانی، از مجاهدین آزاد شده بلافاصله پس از آزادی از زندان در نامه ای با عنوان » محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیت الله العظمی خمینی» اعلام کردند » ما آزادی خودمان را مدیون مجاهدت و جانفشانی های خلق رزمنده و ستم کشیده ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازش ناپذیر هستیم.» رجوی و خیابانی در اولین روز آزادی از زندان در پیامی برای یاسر عرفات تاکید کردند » در میهن خونبارمان جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پر افتخار آن امام مجاهد اعظم خمینی بارها بر قطع هرگونه رابطه با اسرائیل پای فشرده است.»
بخش بزرگى از زندانيان آزاد شده، در دوران جمهورى اسلامى اعدام شدند. آنهايى كه زنده ماندند نيز از كشور فرار كردند.
روزنامه اطلاعات از حملات خونين روستاييان طرفدار شاه به طرفداران انقلاب نوشته است.
روستاييان خوى، سلمان، بروجرد، كرمانشاه، مشكلين شهر و ديگر شهرها، به شهرنشينان طرفدار آيت الله خمينى حمله كردند. شایعه حمله روستاییان به شهر اهواز باعث تعطیلی یکپارچه این شهر شد. مردم برای حفظ جان خود شتابزده به خانه های خود رفتند. ساعاتی بعد معلوم شد که این شایعه صحت نداشته است، ولی مردم همچنان در خانه های خود باقی مانده بودند.
روزنامه اطلاعات در يك خبر و بدون اینکه منبعی برای خبر دیدار شاه از آیت الله خمینی در زندان در سال ١٣٤٢ بیاورد، شرحى شگفت انگيز از  این دیدار نوشته است. روزنامه اطلاعات در این خبر شاه را با یزید و آیت الله خمینی را با امام حسین مقایسه کرد.
جامعه اسلامى دانشگاهيان در اعلاميه اى نوشت:  انقلاب اسلامی که از قران الهام می گيرد نمی تواند سبب بروز استبداد شود.
تيمسار پرويز خسروانى كه  «جامعه كاركنان بانك مركزى»  نام وى را در فهرست خارج كنندكان ارز از كشور آورده بود با خريد يك آگهى در صفحه دوم روزنامه اطلاعات، نامه سرگشاده خود به دادستانى را منتشر كرد. وى در اين نامه خطاب به دادستان مى نويسد: «نتیجه تحقیق ماموران دادستانی را نسبت به صحت و سقم مورد مذکور در لیست منتشره مربوط به صادر کنندگان ارز در باره (سپهبد خسروانی) اعلام بفرمایید.»
اعلاميه اى كه زير نام «جامعه كاركنان بانك مركزى» در مورد لیست صادر کنندگان ارز صادر شد، یکی از دروغهایی بود که در دوران انقلاب باور شد.  «جامعه كاركنان بانك مركزى» هرگز وجود خارجى نداشته است.
روزنامه اطلاعات امروز، شعرى از جواد مجابى در رساى انقلاب چاپ كرد.
آیت الله خمینی: جمهوری اسلامی خود را در جنگ با اسراییل خواهد دانست
روزنامه اطلاعات نوشت: » آیت الله خمینی رهبر شیعیان ضمن مصاحبه ای که در روزنامه لبنانی «اللوا» انتشار یافته، گفته اند ایران خود را درحال جنگ با اسراییل خواهد دانست.» آیت الله خمینی در این مصاحبه گفته است: هنگامی که یک دولت اسلامی در ایران تشکیل شود مارکسیست ها در بیان عقاید سیاسی و اجتماعی خود آزاد خواهند بود، اما نمی توانند علیه کشور توطئه کنند.» آیت الله افزود: » هرگز بین ملت مسلمان که بر ضد شاه مبارزه می کند و عناصر مارکسیستی چه افراطی و چه غیر افراطی هیچگونه همکاری وجود نداشته است. من پیوسته مسلمانان را از همکاری با عناصر مارکسیستی برحذر داشته ام و از این رو به کار بردن واژه «مارکسیست اسلامی» در مورد انقلاب ایران یک تناقض آشکار است.»
رهبر شیعیان سوال دیگر» اللوا» دایر بر اینکه آیا ایران خود را در حال جنگ با اسراییل خواهد دانست، پاسخ مثبت داد و گفت: » اسراییل سرزمین یک ملت مسلمان را غصب کرده و هنوز هم به جنایات بیشماری علیه ملت فلسطین دست می زند و به این ترتیب دشمن ملل اسلامی است.» آیت الله خمینی در پایان اظهار داشت که ملت عرب باید علیه استعمار از تمام جهات مبارزه کند چرا که استعمار ستمکارترین و بی رحم ترین دشمن اسلام است. اعراب همچنین باید به خطر صهیونیسم پی برده از سازمان مقاومت فلسطین که راه مبارزه مسلحانه علیه صهیونیسم را پیش گرفته است، پشتیبانی کنند.
شرح دیدار شاه از خمینی در زندان در روزنامه اطلاعات
روزنامه اطلاعات بدون اینکه منبعی برای خبر دیدار شاه از آیت الله خمینی در زندان در سال ١٣٤٢ بیاورد، شرح این دیدار را در صفحه آخر خود آورده است. روزنامه اطلاعات در این خبر شاه را با یزید و آیت الله خمینی را با امام حسین مقایسه کرد و نوشت: » در زمانی که امام خمینی پس از واقعه ٤٢ که منجر به شهادت چند هزار نفر در سطح مملکت شد در زندان به سر می بردند، روزی شاه با چند نفر به زندان می رود و به سلولی که زعیم عالیقدر در آنجا زندانی بودند وارد می شود. هنگام ورود شاه و همراهان، حضرت آیت الله خمینی مشغول تلاوت آیات قرآن بودند و به طوری غرق در حقیقت که از آمدن جمعی به زندان آگاه نمی شوند. لحظاتی می گذرد و ایشان سربلند می کنند و می فرمایند:
ـ فرمایشی داشتید؟
یکی از همراهان با عناوین مختلف و القاب خاص شاه را معرفی می کند و آنگاه شاه اظهار می دارد: — مرحوم آقای بروجردی فقط به امور مذهبی می پرداختند و به امور سیاسی چندان علاقه ای نداشتند.
امام خمینی گفتند: مرحوم بروجردی «سید حسنی» بودند و من «سید حسینی».
و باب مکالمات به همین جا ختم می شود. شاه که مقصود آقا را از این مطلب درک نمی کند پس از مراجعت به کاخ از عده ای از معمرین سوال می کند فرق بین سید حسنی و سید حسینی در چیست؟ به او می گویند: تفاوت در این است که امام حسن با معاویه صلح کرد ولی امام حسین با شمشیر قیام کرد. آنوقت شاه متوجه می شود که مقصود آقا از این بیان چه بوده است.
تاکنون غیر از روزنامه اطلاعات، هیچ کسی مدعی دیدار شاه از آیت الله خمینی در زندان نشده است.
نامه سپهبد خسروانی به دادستان تهران در باره خروج ارز
روزنامه اطلاعات  یک آگهی در صفحه دوم خود به چاپ رسانده است که در آن تیمسار پرویز خسروانی خطاب به دادستان تهران نوشته است: «چون بر اثر تراکم مسئولیت تا کنون فرصت نفرموده اید که با عطف توجه به تقاضاهای مکتوب مکرر اینجانب نتیجه تحقیق ماموران دادستانی را نسبت به صحت و سقم مورد مذکور در لیست منتشره مربوط به صادر کنندگان ارز در باره (سپهبد خسروانی) اعلام بفرمایید،….مراتب را به صراحت برای آگاهی عامه اعلام نمایید. حقیقتی که قطعا تایید خواهید فرمود آنست که حیثیت اجتماعی، متاع رایج نیست که قابل خرید و فروش باشد و چون آسان به دست نمی آید هر گونه تشبث برای حراست آن برای هر فرد با حیثیت، وظیفه حتمی محسوب می گردد.»
چندی پیش اعلامیه ای با امضای «جامعه کارکنان بانک مرکزی» انتشار یافت که در آن نام ١٧٨ نفر از سران حکومت که به ادعای این اعلامیه هر یک طی دو ماهه شهریور و مهر ١٣٥٧ بیش از ده میلیون تومان ارز خارج کرده بودند، آمده بود. جمع مبلغ لیست مذکور بیش از ١٦ میلیارد تومان می شد. این اعلامیه سر و صدای زیادی در جامعه ایجاد کرد، بدون اینکه توجه شود اصلا » جامعه کارکنان بانک مرکزی» که صادر کننده این اعلامیه است وجود خارجی ندارد. معاون بانک مرکزی این لیست را تکذیب کرد و اعلام کرد که جمع ارز خارج شده از کشور در دو ماهه مذکور از دو میلیارد تومان تجاوز نمی کند.
دادستان تهران وارد قضیه شد و پس از بررسی مفصل اعلام داشت که جمع مبالغ خارج شده از کشور در دو ماه ذکر شده یازده و نیم میلیارد تومان است و نام ١٠٢ تن از کسانی که ارز از کشور خارج کرده اند، اعلام شد. پس از اعلام این مطلب توسط دادستانی، روزنامه ها اعلام داشتند که » دادستانی لیست خارج کنندگان ارز را با کمی تغییر تایید کرده است». اما تفاوت مبلغ یازده و نیم میلیارد اعلام شده توسط دادستانی با دو میلیارد تومانی معاون بانک مرکزی در این است که دادستان تهران کل مبلغ خارج شده از کشور از جمله ارزهای بازرگانی جهت خرید کالا را نیز در نظر گرفته است. و نکته مهمتر اینکه نام این ١٠٢ تن هیچ ربطی به نام های ذکر شده در اعلامیه «جامعه کارکنان بانک مرکزی» ندارد. رقم های فرستاده شده به خارج نیز اکثرا زیر ده میلیون تومان است.
لیست صادر کنندگان ارز یکی از دروغهایی بود که در دوران انقلاب باور شد. اما علیرغم تمامی تلاش هایی که افراد نامبرده شده در لیست برای تکذیب آن می کردند، مطبوعات کشور و نیز نیروهای انقلابی همچنان به آن لیست استناد می کردند. نامه ذکر شده در بالا که به صورت آگهی در روزنامه اطلاعات درج شد از معدود تکذیب هایی بود که در مطبوعات به چاپ رسید و در آن از دادستان تهران خواسته شده است که به انتشار لیست ١٠٢ نفره قناعت نکرده و با نام بردن از شخص وی اعلام نماید که ارز از کشورخارج نکرده است.
مسعود رجوی و ١٦٠ زندانی دیگر آزاد شدند
به گزارش هفته نامه ایرانشهر ١٦٢ زندانی سیاسی امروز از زندان های مختلف کشور آزاد شدند. اکثر این زندانیان محکومین به حبس ابد بودند. در مراسم آزادی این زندانیان عده زیادی از وابستگان و آشنایان آنان حضور داشتند. آزادی زندانیان سیاسی در ساعات اولیه شب صورت گرفت و دولت مدعی شد که تنها هشت زندانی سیاسی دیگر که متهم به » قتل» هستند در زندانها باقی مانده اند. از این هشت تن پنج نفر در تهران و سه نفر در شهرستانها زندانی اند.
به گزارش ایرانشهر، در تهران هنگام آزادی زندانیان مردمی که در زندان اجتماع کرده بودند، گفته مامورین رژیم را دایر بر اینکه زندانیان دیگر همه آزاد شده اند نپذیرفتند و از خود زندانیان سیاسی خواستند که در این مورد با آنها سخن بگویند. در این موقع، مسعود رجوی از رهبران سازمان مجاهدین خلق که در سال ١٣٥٠ به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده بود، برای مردم سخنرانی کرد و ضمن تشکر از مبارزات مردم که به آزادی زندانیان منتهی شده است، آمادگی آزاد شدگان را برای ادامه مبارزه اعلام داشت.
مسعود رجوی و موسی خیابانی، از مجاهدین آزاد شده بلافاصله پس از آزادی از زندان در نامه ای با عنوان » محضر مبارک مجاهد اعظم حضرت آیت الله العظمی خمینی» اعلام کردند » ما آزادی خودمان را مدیون مجاهدت و جانفشانی های خلق رزمنده و ستم کشیده ایران در پرتو الهامات آن زعیم استوار و سازش ناپذیر هستیم.» رجوی و خیابانی در اولین روز آزادی از زندان در پیامی برای یاسر عرفات تاکید کردند » در میهن خونبارمان جنبشی بزرگ به راه افتاده و قائد پر افتخار آن امام مجاهد اعظم خمینی بارها بر قطع هرگونه رابطه با اسرائیل پای فشرده است.»
مسعود رجوی و بخش اعظم زندانیان آزاد شده یک سال پس از انقلاب به مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی پرداختند. در سال شصت اکثر آنها یا در اثر فشار حکومت از کشور رفتند یا در ایران کشته شدند.
جامعه اسلامى دانشگاهيان: انقلاب اسلامی که از قران الهام می گيرد نمی تواند سبب بروز استبداد شود
جامعه اسلامى دانشگاهيان نوشت:
در روزهای اخير نامه ها و مقالات چندی به امضا بعضی افراد يا به امضاهای مبهمی به صورت » عده ای ازاستادان …… و عده ای از دانشجويان « درروزنامه های صبح و عصر انتشار يافته است که درآنهاسخن از ايجاد اختناق واستبداد به ميان آمده است و چنان وانمود شده که حرکت اسلامی مردم ايران در جهت محدوديت آزاديها پيش ميرود . جامعه اسلامی دانشگاهيان ايران دراين شرايط وظيفه خود ميداند که برای رفع سوتفاهمات ناشی ازاين گونه مقالات به توضيح نکات زير مبادرت ورزد …… اسلام ذاتا مدافع آزاديهای واقعی است و دين امری است که بايد آزادانه و آگاهانه بدون هيچگونه جبر و تحميلی پذيرفته شود اين صريح آيه قران است که : » در قبول دين اجباری نيست « بنابراين انقلاب اسلامی امروز ملت ايران که پيوسته از تعاليم عاليه قران مجيد الهام می گيرد نمی تواند سبب بروز اختناق و استبداد فکری شود ….. حقيقتی که برهيچکس پوشيده نيست اين است که انقلاب اسلامی امروز ايران ، نهضتی است که باالهام از تعاليم اسلام به رهبری قاطعانه و شجاعانه امام خمينی از اعماق اصيلترين توده ها واقشار مردم جوشيده است و سيل آسا بنيادهای فساد و استبداد را ويران کرده است . اين حقيقتی است که همه روشنفکران منصف و واقع بين بايد آن را بپذيرند
روستاییان آذربایجان به هفت روحانی حمله کردند
روزنامه اطلاعات در خبری زیر عنوان » چماق به دست ها یک روحانی را کشتند» نوشت: » ساکنان یک روستای خوی به هفت نفر از نمایندگان مردم خوی که برای جلوگیری از نفاق و برادر کشی به روستا رفته بودند حمله کردند و روستاییان،  یکی از روحانیون معروف خوی را کشتند و پنج نفر دیگر را به شدت مجروح ساختند.» اهالی روستای » بدل آباد» به هنگام گفتگوی نمایندگان مردم خوی، ناگهان با چوب و چماق به این هفت نفر حمله کردند و حجت الاسلام میرزا مقصود خضرلو را کشتند. پنج روحانی به شدت مجروح شده و یک روحانی دیگر ناپدید شد.
مردم خوی و سلماس شاهپور به مناسبت کشته شدن حجت الاسلام خضر لو عزای عمومی اعلام کردند. روزنامه اطلاعات در خبر دیگری زیر عنوان » چماق بدستان در مشکین شهر آشوب به پا کردند» نوشت: » به دنبال راهپیمایی و تظاهرات مردم مشکین شهر در روز اربعین، ساعت سه بعد از ظهر دیروز، عده زیادی از کودکان، زنان و مردان عشایر و روستاهای اطراف این شهر در حالی که چماق، بیل و داس در دست داشتند و عده ای به اسلحه گرم مسلح بودند، به مشکین شهر یورش آوردند.
آنان در حالی که شعار » زنده باد شاه » می دادند، اقدام به مضروب کردن اهالی نمودند و شیشه های مغازه ها و اماکنی را که تمثال های امام خمینی را نصب نموده بودند، شکستند. به دنبال این حمله مشکین شهر در مدت کوتاهی به حالت تعطیل در آمد و مردم به خانه هایشان پناه بردند.»
ماموران پلیس با اطلاع از این واقعه، در یکی از خیابان های مشکین شهر گاز اشک آور پرتاب نمودند و تیراندازی هوایی کردند. این عمل باعث متفرق شدن چماق بدستان شد، اما آنها یک بار دیگر در سایر مناطق شهر آشوب به پا کردند. حمله چماق بدستان به منازل و افراد تا پاسی از شب ادامه داشت.
روزنامه اطلاعات همین خبر را اما اینبار به گونه ای دیگر در صفحه دو خود و زیر عنوان » در حمله چماق بدستها به مشکین شهر پنجاه نفر کشته شدند » آورده و نوشت: » در پی اعلام خبر مبنی بر کشته شدن ٢ نفر و مجروح شدن ٦٠ نفر در زدوخورد روستاییان با مردم مشکین شهر، کسب اطلاع شد که شاهدان عینی رقم کشته شدگان را ٥٠ نفر اعلام کرده اند.» این روزنامه می افزاید: » شاهدان عینی معتقدند تعدادی از کشته شدگان توسط روستاییان و بقیه توسط ماموران انتظامی شبانه جمع آوری شده است»( و به همین جهت کسی اجساد را ندیده است).
اطلاعات افزود » در شهر صحنه نیز در پی حمله روستاییان به شرکت کنندگان در تشییع جنازه یک مجاهد شهید، ژاندارمری دخالت کرده و با شلیک به روی چماق بدستان، دو تن از آنها کشته می شوند.
در بروجرد نیز روستاییان با متوقف کردن اتومبیل ها آنها را وادار به دادن شعار » جاوید شاه » می کردند. سه تن از این روستاییان بر اثر برخورد اتومبیل کشته شده اند.» باز هم در خبر دیگری زیر عنوان » چماق بدست ها جاده های کرمانشاه را قرق کردند » روزنامه اطلاعات نوشت که روستایان کرمانشاه با بستن راههای کرمانشاه به شاه آباد، همدان، پاوه و کامیاران، راه را بر اتومبیل ها بسته و پس از بازرسی از اتومبیل ها اگر عکسی از حضرت امام خمینی پیدا می کردند، شدت عمل به خرج داده و به زور کتک و نابود کردن اتومبیل، سرنشین آنرا وادار به گفتن » جاوید شاه » می کردند.
در خبر ی دیگر، روزنامه اطلاعات نوشت که شایعه حمله روستاییان به شهر اهواز باعث تعطیلی یکپارچه این شهر شد. مردم برای حفظ جان خود شتابزده به خانه های خود رفتند. ساعاتی بعد معلوم شد که این شایعه صحت نداشته است، ولی مردم همچنان در خانه های خود باقی مانده بودند. یک مقام آگاه در لشکر اهواز اظهار داشت که این شایعات برای ایجاد دلهره و رعب و هراس صورت می گیرد و مردم نباید توجهی به آن داشته باشند.
غریو بلند رهایی جواد مجابی
روزنامه اطلاعات روز سی ام دیماه ١٣٥٧ به انتشار شعری از شاعر و طنزنویس و نویسنده بزرگ ایرانی جواد مجابی پرداخت. جواد مجابی سالها به نوشتن مطالب طنز با امضای خودش یا » زوبین» می پرداخت.
به یاد بلند شب ظلم و ظلمت
برافراشتند
درفش صداهای خود را
طنین خدا در صداهایشان بود
خدای رهایی در ان نیمه شب نعره می زد.
***
شب از نعره ی خلق آشفت
صد پاره شد
صدا آسمان را فرو ریخت
با کهکشانهاش
در خانه های فقیران
به پای اسیران
صدا برج و باروی کور و کر شهر را بگسلانید
***
صدا خواند.
خواندند
مرغان آزاد شهر
صدا خواندند
خوانده
بر نطع خونین مرگبار
همه بیقراران غم خشم جان را
***
به بام بلند شب
از صبح خواندند
به بام بلند شب
از روز موعود
به بام بلند
از دل آسمان
آتش انگیختند
فرو سوختند اهرمن زاد شب را
تو گویی
که هرگز نبوده است جز دود.
***
شب
از شهر مردم
که بیدار می شد
نه رنگی برخسار داشت
شب از بیم
در برج باروت
جانی نگونسار داشت
شب آهنگ مردن به یکبار داشت.
صدا تا سحر خواند
خواندند
خورشید شمشیر برداشت
بر البرز
ضحاک
در چشمه خون نگون شد
هزاران شبش
تیره در خون مردم
سر آمد.
فرو ریخت باروی خاکستر ابر
بر این شهر روزی دگر
تابناک و درخشان
برآمد.
این شعر تاریخ چهاردهم آذر ماه ١٣٥٧ را دارد، اما روز سی ام دی منتشر شده است. جواد مجابی در حال حاضر در تهران به ادامه فعالیت های هنری و ادبی اش مشغول است.

پنجشنبه، دی ۲۶، ۱۳۹۲

خاموشی مرزبان قلم

خاموشی مرزبان قلم
رضا مرزبان، پیشکسوت نام آشنای روزنامه نگاری میهنمان و یار دیرین کانون نویسندگان ایران، جهان تبعید ما را بدرود گفت. رضا مرزبان برآمده از خراسان و بالیده در تهران بود و هم از جوانی با آرمان های برابری و آزادی جانی در آمیخته داشت و همراه با روزنامه نگاری شاعر و نویسنده بود با دستی توانا در این قلمروها.
در آوار سنگین‌کودتای 28 امرداد 1332 در شمار کنشگران چپ و آزادی خواه بازداشت شد و دو سالی در زندان گذراند. پس از آزادی به دعوت روزنامۀ کیهان با آن روزنامۀ به همکاری پرداخت. رضا مرزبان از نخستین سالهای دهۀ 1340 سردبیر روزنامۀ هفتگی «پیغام امروز» بود که تا آستان انقلاب افتان و خیزان انتشار می یافت و صفحات تاثیر گذار ویژۀ ادبیات روز داشت که از آن میان جدال مفصل قلمی زنده یادان احمد شاملو و نادر نادر پور آموزنده و خاطره انگیز است
رضا مرزبان همزمان با تأسیس سندیکای خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات در 1341 به عنوان عضو و سپس چند دوره دبیر سندیکای دفاع از حقوق مادی و معنوی همکارانش را به عهدۀ کفایت خود داشت و با بنیادگذاری دانشکدۀ علوم ارتباطات اجتماعی از سوی مصطفی مصباح زاده مدیر و صاحب امتیاز روزنامۀ کیهان در سال 1346در شمار استادان آن مرکز آموزش عالی روزنامه نگاری به پرورش نسل جوان روزنامه نگاران میهنمان پرداخت و از جمله تدریس گزارش نویسی و تنظیم خبر را درس می داد.
پیروزی انقلاب ضد دیکتاتوری سلطنتی ایران و وزش نسیم بهارک آزادی فرصتی مستعجل بود تا رضا مرزبان «پیغام امروز» را مستقل از سانسور در راه تحقق آرمانهای دموکراتیک مردم سازماندهی‌ و همچون « آیندگان» و «آهنگر» با شجاعت از آزادی (شعار اول انقلاب ایران) پیگیرانه پشتیبانی کند و با « یکه تازی و انحصار طلبی» حکومت نوبنیاد جمهوری اسلامی در بر قراری « دیکتاتوری نعلین به جای چکمه» بی پروا در افتد. گزینشی‌که موجب شد تا از سوی مافیای مصادره کنندگان انقلاب، در نیمه‌های سال 1358همراه با آیندگان و آهنگرآماج حمله و توقیف شود و او پس از دربدری‌ها سرانجام در سال 1360 ناچار به گریزناگزیر تن در دهد.
رضا مرزبان به عنوان نویسنده و پژوهشگر نثری پاکیزه و روشن و در جاگاه شاعر زبانی سَخته و استوار داشت کتابهای « روحانیت و تحولات اجتماعی در ایران» و «آتش در جنگل» نمونه هائی از این مدّعایند. رضا مرزبان سی و چند سال از عمر 85 ساله‌اش را در تبعیدی ناخواسته در پاریس گذراند و افزون برحضور فعال در کانون نویسندگان ایران «در تبعید» تا آنجا که در توان داشت به قلم و قدم از خواست آزادی ‌و عدالت اجتماعی برای ایران فروگذار نکرد. تقوای سیاسی و اخلاقی را پیوسته پاس داشت و با گشاده روئی تنگناهای‌ زندگی را تاب آورد و هرگز آبروی فقر و قناعت را نبرد. نمونۀ نویسندۀ تبعیدی بود و همچون سرو پذیرفته بود‌که آزادگان تهی دستند.
هفتم دیماه سال1392 به تاریخ پیوستن مرزبان اقلیم قلم و شرف بود. رضا مرزبان در پی چندین ماه بیماری جانکاه سرانجام همچون بسیارانی از رزمندگان بی‌مزد و منّت آزادی مردم ایران در ‌این تبعید دراز دامن، دور از میهن و در رویای‌‌آزادی میهن دیده برهم نهاد. با این رؤیا که شاگردانش در دانشکدۀ روزنامه نگاری- که اکنون خود استادان‌اند- زندگی تاریخی‌اش را درحقیقت جوئی و حرمت آزادی وکرامت انسانی ادامه دهند.
سوگ رضا مرزبان سوگ جامعۀ فرهنگ و فضیلت است و کانون نویسنگان ایران «در تبعید» در این سوگ با خاندان فرهنگ ایران، دوستان و خانوادۀ گرامی مرزبان هم اندوه است و یاد او را گرامی می دارد.
کانون نویسندگان ایران « درتبعید»

سه‌شنبه، دی ۲۴، ۱۳۹۲

اطلاعیه ی دبیر خانه ی شورای ملی مقاومت ایران خطاب به امریکا و سازمان ملل و تمامی هموطنان

نيروهاي تحت امر نخست وزيري عراق، شنبه شب 21ديماه (11ژانويه2014) به بالاي ديوارهاي ليبرتي در اضلاع مختلف رفته و به طور مخفيانه به ديدباني و شناسايي نقاط مختلف كمپ و فيلمبرداري و عكسبرداري از آنها پرداختند. سركردگي اين نيروها به‌عهده احمد خضير سرگرد جنايتكار استخبارات هستند كه در 4.5 سال گذشته بيشترين نقش را در سركوب ساكنان اشرف داشته است. هفته هاي قبل از قتل عام اول سپتامبر در اشرف نيز احمد خضير و جنايتكاران تحت امر او دست به اقدامهاي مشابهي زدند و از روي خاكريز شمال خيابان اصلي اشرف به ديدباني و شناسايي محل تهاجم مي پرداختند. همزمان نيروهاي عراقي به اقدامهاي سركوبگرانه بيشتري عليه ساكنان مبادرت كرده اند. آنها طي چند روز گذشته به بهانه هاي مختلف در رفت و آمد خودروهاي تخليه سپتيك ممانعت ايجاد مي‌كنند. از روز جمعه20دي از خروج خودروي تخليه زباله نيز جلوگيري كرده اند. در همين حال، نيروهاي عراقي نه تنها مانع تعويض بنگالهاي نابود شده و آسيب ديده با بنگالهاي موجود در اشرف مي‌شوند بلكه از وارد كردن وسايل لازم براي تعمير بنگالها جلوگيري مي‌كنند و حتي از وارد كردن رول نايلون براي آب بندي بنگالهاي سوراخ شده نيز جلوگيري مي‌كنند. در روز شنبه 21 دي ماه (11 ژانويه 2014) اين نيروها ضمن توهين و ناسزاگويي به يكي از ساكنان كمپ كه رانندگي يك خودروي خدماتي را به عهده داشت، به او تهاجم كرده و با توهين و ضرب و جرح او را به زمين پرت كردند. ساكنان ضمن خويشتنداري در مقابل اين برخورد وحشيانه، مجاهد مجروح را با دستهاي زخمي، به كلينيك عراقي كمپ منتقل كردند. هدف اين اقدام آشكارا تحريك ساكنان و ايجاد درگيري و زمينه سازي براي كشتار است. مقاومت ايران با توجه به تعهدات دولت آمريكا و ملل متحد در قبال امنيت و سلامت ساكنان ليبرتي، نسبت به اهداف رژيم ايران و دولت عراق براي به راه انداختن يك حمام خون ديگر در ليبرتي هشدار مي‌دهد و خواهان مداخله فوري براي پايان دادن به اقدامهاي غير انساني و ظالمانه فوق و تأمين حداقلهاي امنيتي و انساني در ليبرتي و اخراج عوامل جنايتكاري همچون سرگرد احمد خضير از ليبرتي است.

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
22 دي ماه 92 ( 12 ژانويه 2014 )

یکشنبه، دی ۲۲، ۱۳۹۲

ججججججججججججججج

ککککککککککککککککککککک

میخواهم بنویسند مازیار ایزد پناه



میخواهم بنویسند
مازیار ایزد پناه


می خواهم تا بر دیوار بلند اندوه سی ساله  ما
در کناردیوارهای  کاخ دروغ های سی ساله تو
بنویسند
که زندگی ما
  چون سر انجام  سربازان بی سلاح تو
(که برای تقدیری دیگر رخت رزم پوشیدند)
در روز سخت فاجعه
 تلخ بود و تلخ

می خواهم تا بر طبل آرزوهای  بر باد رفته ما
در کنار رژه مارش نوازان تونیز بکوبند
تا نوزادانی که سی سال  پس از  مارش عزای تو

 و تشیع بی تشریفات ما
می آیند
پیش از هر اذانی
در گوش  خویش بشنوند این کلام را
(که نه از آسمان و نه از کتابهای عهد عتیق
بلکه بر خاسته  از خاک گرم
 خون تازه  آخرین سربازان توست)
و می خواهم  آنرا بر اولین دفتر مشق خود در اولین کلاس دبستان بنویسند
که در سینه تو نه قلبی بود نه ضعفی و نه قوتی

  وتو آن کاهن مزوّری بودی
که هر گاه آغوش گشودی
سایه ات  صلیبی شد  برای مصلوب کردن ما

می خواهم بر هر درخت بنویسند
که اندوه ما عریان بود چون عشق
نه چون شادی مغرورانه تو
 از مچاله کردن خوشبختی دو عاشق

و می خواهم  بر دامنه هر کهسار بنویسند
که اندوه ما زلال بود
چون آب چشمه سارهای دور دست
  نه چون شادی تو
  بزک کرده مشاطه گان هفت رنگ آرا یت
که ما از نوای چند نت بر نی خویش شاد بودیم
و تو از بخاک افتادن صدها جنگجوی خویش
 
که ما در خلوت دل چون آیینه مان 
خط غباری نبود
اما تو هر وصلتت
 آیه ای غریب از طلاقی دلخراش بود

می خواهم بر پیشانی تمامی سگهای دم جنبان آویزان گوشت بنویسند
 که ما به سرپناه های  ویران خانه مان می اندیشیدیم
و تو به تاج شاهان

 و هر چند که  تو حتی  نوروزمان را هم
به مجلس ترحیم مبدل کردی
اما
اما
با اینهمه
می خواهم  بر پایه های نت نوازندگان شادی بعد از ما بنویسند
که امید به رویش
در  شوره زار یاس
هیچگاه هیچگاه
از خاطرمان نرفت
 
مازیار ایزدپناه
22 دی 1392